دانشكده ادبيات

برگزاري نشست علمي "زبان قرآن و تاريخ علم و ادبيات مسلمين" در دانشكده ادبيات

06 11 2017 00:00
کد خبر : 12284607
تعداد بازدید : 6

در روز دوشنبه هشتم آبان ماه 1396، دانشكده ادبيات دانشگاه الزهرا (س) ميزبان دو نفر از دانشمندان مسلمان بود: آقاي دكتر مظفر اقبال، مدير و محقق مركز علوم اسلامي و موسس مجمع تعليم و تربيت مسلمانان از كانادا و حجة الاسلام دكتر حميد پارسانيا، عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي و استاد حوزه علميه قم و دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران. جلسه سخنراني و مباحثه كه ذيل عنوان "زبان قرآن و تاريخ علم و ادبيات مسلمين" از ساعت يك تا چهار بعد از ظهر در تالار حافظ برقرار بود براي دو مهمان دانشگاه و ميزبانان كه از استادان و دانشجويان گروه هاي زبان انگليسي، زبان عربي، تاريخ، الهيات، زبان فرانسه ، زبان روسي و علوم اجتماعي بودند، اين امكان و فرصت را فراهم كرد تا به لطف خدا و در سايه قرآن، وراي روايت هاي بسيار گفته و شنيده شده، دقائقي در باب زبان و جايگاه آن نزد مسلمانان تامل و تدبر و بحث كنند. 
اول، استاد مظفر اقبال مباحث خود را حول محور آيات ابتدايي سوره الرحمن درباره خلقت انسان و تعليم بيان به او با حاضران در ميان گذاشتند و بر اين نكته تاكيد كردند كه زبان عطيه اي الهي است و در اختيار انسان قرار داده شده است تا او را در سفر و سير وجودي اش به سمت خداوند سبحان ياري كند. انسان هاي بزرگي كه قبل از ما قدم در اين راه گذاشته اند زبان را به خدمت مي گيرند تا هم تجربيات روحاني و معنوي شان را در مراتبي از وجود خويش ثبت و ضبط كنند و هم با كلماتشان نشانه ها و علامت هايي براي ديگراني كه نوقدم اند و تازه قدم در راه سلوك الي الله گذاشته اند باقي بگذارند تا آنها از مراحل و مواقف راه تا حد امكان با خبر باشند. به عقيده ايشان زبان، آميختگي تامي با سير وجودي نفس انسان و آفرينش او و هدف او دارد و به همين خاطر در مثال اعلاي قرآن كريم و پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله) كه اين كتاب عظيم بر ايشان خوانده شد، مي توان نقش و اهميت زبان را در ايجاد و حفظ آن تحول عظيم از نظام و فكر و زندگي جاهلي به نظام و فكر و زندگي الهي ديد و شناخت. استاد اقبال گفتند كه آنچه در طول تاريخ بر زبان بزرگان دين و حكمت، همچون مولوي و رابعه بصري، جاري شده است و همواره مقوم و همسايه اخلاق الهي ايشان بوده است، همه در تائيد اين معنا هستند كه حقيقت زبان عبارت است از گزارش سفر و حركت انسان به سوي الله و به همين خاطر كلام معلمين الهي مسلمان كه به حقيقت انسان و زبان نزديك شده اند و در اشعار خود و با تكيه بر زبان الهي قرآن از رازهاي اين سفر سخن گفته اند، هميشه و همه جا زنده و ماندگار و پرمعناست. 
بعد، استاد حميد پارسانيا سخن گفتند و با اين مطلب شروع كردند كه حقيقت زبان، اظهار معناست و چون تمام موجودات در خلقت خداوند، در كار اظهار معاني هستند، همه كلمه اند و جزئي از زبان خلقت. ايشان با بيان اين مثال كه زبان همچون آب است كه اگر در ظروف رنگي ريخته شود، رنگ آن ظروف را به خود مي گيرد و اگر كسي هميشه آب را در ظرف ارغواني رنگ ببيند، فكر مي كند آب، ارغواني رنگ است، ما انسان ها هم، چون هميشه زبان را در ظرف انسان و يا حتي در ظرف جماعت خاصي از انسان ها مثلا فارسي زبانان يا عرب زبانان ديده ايم، شايد تصور كنيم كه اين رنگ انساني و قومي در ذات زبان است، در حالي كه حقيقت زبان از تمام اين رنگ ها آزاد است. استاد پارسانيا با توضيح مثال ديگري كه كار قاضي در قضاوت ميان طرفين معامله كه از هم شاكي اند، بيان مطلب و ادعاي جديد نيست و او تنها با رجوع به متن و مفاد قرارداد معامله كه در نزد طرفين دعوا موجود است، حق را به آنها يادآوري مي كند، گفتند كه كار انبياء و معلمين الهي و كلام و زبان ايشان، احياء فطرت ها و اثاره دفائن عقول آنهاست. ايشان با ذكر اشاراتي از تاريخ علوم مسلمين، با ذكر چند مثال سعي كردند اهميت فوق العاده و تعيين كننده بيان و زبان در ميان عالمان مسلمان آشكار كنند و گفتند مثلا، تفسير كشاف زمخشري و صبغه ادبي آن، نشانه اي است كه به ما مي گويد حتي براي زمخشري معتزلي كه تكيه بر عقل و نگاه عقلي دارد، مسئله نص و بيان و زبان تا چه حد مهم است. او با اشاره به تقسيم بندي عقل در ميان مسلمانان از نگاه جابري، گفت كه عقل بياني در ميان ما مسلمانان حضوري دائمي، بنيادين و فراگير داشته است و برخوردهاي زباني امروز ما و چالش هاي ما با زبان بايد در ادامه همين سير تاريخي ديده و فهميده شوند. 
ادامه جلسه به مباحثه گذشت. برخي از مباحثي كه در خلال سوال ها و جواب ها بيان شد، به صورت خيلي خلاصه، از اين قرارند: 
آنچه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) تحت عنوان جاهليت با آن روبرو بودند يك نظام سكولار تمام عيار در اقتصاد و سياست و فرهنگ و زندگي بود و توانستند آن را زير و رو كنند. امروز هم، ما، با تكيه بر اسلام مي توانيم اين نظام سكولار غالب را در هم بشكنيم و تمدن اسلام را در جهان ايجاد كنيم. 
امروز كه ميليون ها نفر مسلمان در سراسر جهان به زبان انگليسي صحبت مي كنند، حق مالكيت زبان انگليسي از آن ملكه انگليس نيست و مي توان با همت و حركت زبان انگليسي را تبديل به زباني اسلامي كرد. همان طور كه زبان فارسي قبل و بعد از اسلام دچار تحول اساسي شد و در بسياري از حوزه هاي علمي و فرهنگي اسلامي بعد از عربي، زبان دوم و گاهي حتي شايد زبان اول بيان معارف اسلامي است. 
امروز، با گسترش فناوري هاي ارتباطي، اگرچه آنها براي تحكيم سلطه استكبار بر ذهن ها ساخته شدند، مي توان پيام اسلام را، بدون نياز به سازمان هاي عريض و طويل آموزشي و رسانه اي و انتشاراتي، به همه انسان ها رساند و بايد با تلاش مضاعف سعي كرد موانع روحي و ذهني هم كه ممكن است ابلاغ تام كلام الهي را مختل كنند برطرف نمود. 
شوراي عالي انقلاب فرهنگي، اگر نقش خود را به درستي ايفا كند، عهده دار سياستگذاري هاي كلان است و در اجرائيات امور دخالتي نمي كند. كساني كه در حوزه هاي متنوع علمي و آموزشي مشغول فعاليت هستند بايد خلاء ها را تشخيص دهند و سعي كنند با تكيه بر نقاط قوت سياست هاي داخلي در برابر نفوذ رقيب هاي خارجي، امثال سند 2030 يونسكو، بايستند و راه را براي گسترش فكر و علم انقلابي و رفع نواقص سياستگذاري ها هموار كنند. 
آنچه در باب تحول علوم انساني و به خصوص مواجهه با چالش هاي آموزش زبان انگليسي در كشور با آن روبرو هستيم، بيش از هر چيز نيازمند حركت و مطالبه اعضاي هيآت علمي معتقد و انقلابي است. كنار گذاشتن تدريس ديدگاه ها و مكاتب فلسفي و زباني غريبه و كشف و تنقيح و درس دادن نگاه هاي اسلامي و قرآني، وظيفه استادان دانشگاه هاست. آتش به اختيار كه رهبر انقلاب فرمودند منحصر به حوزه فرهنگ عمومي نيست و اقدامات در زمينه فرهنگ علمي را هم شامل مي شود. استادان دانشگاه ها مي توانند از مشكلاتي سراغ دارند شروع كنند و با حركت تحقيقي و جمعي موانع و كمبودهاي فهمي و عملي موجود را به مرور برطرف كنند. نمي توان منتظر افراد و نهادهاي رسمي نشست و شروع و ادامه حركت را موكول به كمك آنها كرد. 
حلقه سكينه، نام مدرسه اي اسلامي است كه مظفر اقبال، همسر و دوستان او در ادمونتون كانادا ذيل جهان بيني قرآني تاسيس كرده اند. ايشان بر پايه كتاب "دايره هاي هم مركز: تعميق بيداري و كنجكاوي در كودكان"به دنبال يادگيري و آموزش در فضاي توحيدي هستند. خصوصيت اصلي روش، به صورت خيلي موجز، اين است هر دوره از سفر يادگيري حول يك موضوع واحد شكل مي يابد. مثلا، موضوع حركت كه از حركت روح و نفس انساني به سوي الله گرفته تا حركت ماشين ها و ابزارآلات صنعتي، تا طراحي حركت روزانه جمعيت هاي بزرگ در شهرها، تا حركت گياهان و حيوانات در طبيعت، تا حركت ها و جنبش هاي سياسي و اجتماعي و … را در بر مي گيرد و با اين نگاه تبديل به موضوع واحد درس هاي مختلف الهيات و رياضي و فيزيك و شيمي و تاريخ و جامعه شناسي و … در مدرسه مي شود. اين روش مي تواند نقيصه اصلي آموزش رايج، يعني پراكندگي و پريشاني و غفلت را مرتفع كند و يادگيري را در مسير توحيد، كه مهمترين ارزش اسلامي است، ممكن كند. 
امروز جمعيت هاي بزرگ مسلمانان ساكن اروپا و آمريكا، پديده اي جديد و بي سابقه در تاريخ اسلام هستند چرا كه تا قبل از اين مسلمانان غالبا به عنوان فاتحان يك سرزمين يا به صورت تاجران وارد آن مي شدند و اين دوره، كه مسلمانان غالبا به صورت مهاجران و كارگران با جمعيت هاي زياد وارد جوامع اروپايي و آمريكايي شده اند، نيازمند مطالعه و توجه و تحقيق جدي است. تا به حال مسلمانان مقيم شهرهاي اروپايي و آمريكايي به دنبال تاسيس و ايجاد شبكه اي از مساجد و مدارس بوده اند تا بتوانند هويت و تربيت اسلامي و قومي (ايراني، پاكستاني، عربستاني و …) خود را حفظ كنند و به نسل هاي جديد منتقل كنند و حالا كه تا حدي از تامين اين نيازهاي اوليه فارغ شده اند، احتمالا به دنبال تاسيس موسسات عالي آموزش و پژوهشي خواهند رفت. 
نسل جديدي از اروپائيان و آمريكائيان تازه مسلمان شروع به ترجمه خوب و دقيق متون دست اول اسلامي به انگليسي كرده اند كه به غناي متون اسلامي در زبان انگليسي مي افزايد و مي تواند موجد حركات مهم بعدي باشد.